مطالب طنز(پسر همسایه)


همه چیز از همه جا *_ ^

زندگی مثل یه جاده می مونه من و تو مسافراشیم قدر این لحظه ها رو بدونیم که ممکنه فردا نباشیم...

  

 

یــــه پسر همســــایـــه داریـــــم !!
.
.
.

 

 

.

 

 

.

 

 

.

 

 

.

 

 

.

 

 

.

 

 

.

 

 

.

 

 

.

 

 

.

 

 

.

 

 

.

 

 

.

 

 

.
.

 

.

.

.
.
.
خـوش بــه حــالش کـــه مــن دختر همسـایشـــونــــم ! واقعــاً بعضــی از این پسرا عجب شـــانسی دارن
!! والا!!!



نظرات شما عزیزان:

مبینا
ساعت13:39---29 دی 1392
بابا اعتماد به سقفتو عشقه
پاسخ:خخخخخ میسی!!!!


zahra e
ساعت11:02---28 آذر 1392
میدون جنگه؟؟؟؟؟
پاسخ:یه جورایی!!!


رامان
ساعت12:56---9 آذر 1392
اولا خدااااااا نکنه توهمم بره تو حلق هیشکی چون مث فلفل گلو رو میسوزونه !!!!بعدش من داستان سرای کوچک مصاصرما !!مگه خبر نداشتی؟!!

دومااا حالا دستم خوبه خوب شده... راستش اینبار میخوام برم سراغ دانشجوا هههههههههه

تنهایی؟؟واااای نه!تو رو خدا یکی نجاتم بده !از تنهایی دارم دیوونه میشم

بعدش من اهل شهر سنندجم

تاریخ تولدم:28/10/1362

پیر شدیم رفت اه ...جیگرم سوخت

فردا باید تو فک نبش قبر باشم و کفنمو اماده کنم!!! هه ی خدا جان!!!!
پاسخ:حالا بازم دانشجو ها بهترن!واااااااااااااااااااااااااااااااااووووووووووووووووو یعنی واقعا 30 سالته؟!!!!!!!!!من فکر میکردم هم سن و سال منی!آخه از مدل حرف زدنت اینطور برداشت میشد!کفن کجا بود؟!هنوز اول جوونیتونه شما !!!والا!


رامان
ساعت12:46---9 آذر 1392
دختر وقتی گفتی درسام سنگینه یاد حسابان افتادم بعدش جبر و احتمال !امتحان معارفم میشد 10البته ناپلئونی دیگه. حسابانم میشد20

دست خودم نبود خو!!

بعدش عاشق ماتریسهام و از درس آینه ها و عدسی ها تو فیزیکم خوشم میومد....راستی تو از کدوما خوشت میومد؟
پاسخ:پس رشته ی تو هم مثل من حسابان بوده!البته من نبوده!هنوزم هست!من حسابان و فیزیک شیمی رو خععععلی دوست دارم.از بقیه درساهم بدم نمیاد!یعنی راستش هیچ درسی نیست که ازش متنفر باشم و نخوام بخمنم فقط خوندن درسای حفظی واسم سخت تر از مفهومی هاست!که اصولا ریاضی ها اینطورین دیگه! :)


داش نیما
ساعت13:25---5 آذر 1392

بروزم..


zahra e
ساعت18:02---4 آذر 1392
هلاک اعتماد به نفستم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
پاسخ: هههه لطف داری گلم!خخخخخ


رامان
ساعت14:55---3 آذر 1392
اه.... مث اینکه راست میگی دختر


پرستار ....واااااااا فکرشم میکنم حالم به هم میخوره راست میگی باید برم دور خانم معلما


مثلا یه روز میرم مدرسه ابجی کوچیکم که مثلا ببینم وضع درساش چطوره میرم پیش خانم معلمه واااا چقد خوشگله مجردم هست از این بهتر نمیشه


ولی وقتی میخوام باهاش حرف بزنم و به قولی مخشو بزنم میبینه که دارم دست و پامو از گلیم کهنه ام درازتر میکنم اونم میره بیرون از کلاس خالی و مثلا داره میره به قول خودش مانتوی گچیشو پاک کنه ....


اه روز بد نبینین الاهی رفته با موبایلش شماره خونمونو گرفته (اخه ابجیم شاگردشه)


و گفته به بابا یه همچین چیزی پسر پر روتون داره تو مدرسه مزاحمم میشه


اونام گفتن بابا بهتر نگاه کن اون دخترمونه ههههههههه


به هر حال فهمیدن که من بی چشم و رو اومدم اینجا واسه مخ زنی باباهم زودی اومده ...تو این حین خانم معلمه با لبخندی ملیح پیشم اومده وااا گفتم زدمش زدمش مخشو زدم هورااااااااااااااااا


نشست و گفتش میتونی یه چن دیقه ای صب کنی اخه من باید بیشتر فک کنم!!!


گفتم باشه اصن اشکال نداره تو بگو یه ساعت دیگه اونم گفتش باشه یه ساعت دیگه هههههههههههه


یهو دیدم بابام اومده کلاس یه سروصدایی ایجاد کرده بیا و ببین منم مث موش از پنجره کلاس زدم بیرون ولی نه انگار لباسم به پنجره گیر کرده ای وااااااااای هیچی دیگه بابا اومد روزتونو خراب نکنم هه ی زد هه ی زدهیچی دیگه حالا دارم با یه دست شکسته تایپ میکنم............


اصلا دور اوناهم خط میزنم بذار بینم با یه دست شیکسته میتونم مخ کیارو بزنم ........وااااااااهیشکی هههههههههه






پاسخ:!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! اون توهمت تو حلقمممم!!!!دقت کردی چه داستانی گفتی؟!!!!
والا همینطوریش که نمیتونستی حالا با دست شکسته هم که دیگه هیچی!!!مجبوری با تنهایی سر کنی!

پاسخ:راستی تو از کدوم شهری؟چند سالته؟


رامان
ساعت14:40---3 آذر 1392
تو بهم لطف داری ...

اگه اجازه بدی میخوام بار دیگه به تمام بازدیدکنندگان محترم یاد آوری کنم که

اگه اومدین به این وبلاگ تو رو خدااااا تو رو به پیر به پیغمبر اگه خودتون وب دارین تو وبلاگتون یه پست بذارین جهت حمایت از این وبلاگ به خدا خیلی ثواب داره ها

و اگه وبلاگ ندارین مث من بدبخت باید بیام اینجا جار بزنم و به خانما و اقایون محترم خواهش کنم که بیاین به منظور بیشتر شدن بازدیدکننده های این وب دست در دست هم بدیم و این وبلاگ رو ابادتر کنیم میخوام این وبلاگ بشه یکی از پر بازدید کننده ترین وبلاگ ایران..... جدی میگما

و ادمین وبلاگ باید سعی خودشو بکنه به زودی مشهور میشیا الاهی آمین...
پاسخ:مرررررررررررررررسی رامان.همینکه بازدید کننده ای مثل تو دارم که مرتب بهم سر میزنه کافیه.البته اینم بگم که بازدید بد نیست یه جورایی متوسط رو به بالاست ولی خوب هنوز خیییلی مونده تا بشه یکی از پر بازدید کننده ترین وبلاگ ها.الکی نیست که!باید کلللللی وقت گذاشت و تلاش کرد که خوب اینکار از من بر نمیاد چون از شانس بد من امسال درسام خععععلی زیاده :( واسه همین نمیتونم واسه وبم وقت بزارم :((((


رامان
ساعت14:32---3 آذر 1392
سامان جوووووووووون!

بابا بیخیال اونا خودشون خونه دارن جایی دیگه نمیرن

اگه راست میگی و اینقد دوسش داری خودت اونو واسشون بخر اینجوری باباشم کلی ازت خوشش میاد و این یعنی شاید اومدیم واسه عروسیتون!!!!

بعدشم اینقد نپیچ دور این دختره اخه اگه خدایی نکرده زبونم لال ازت خوشش بیاد دیگه میذاره میره وبلاگشم چی؟ آورین پسر خوب!تخته میکنه منم دیوونه میشم...میره پی کار خودش

آخه جدا به وبش بدجوری وابسته شدم نمیخوام از دستش بدم گفته باشم.........




پاسخ:ای بابا!!!حالا سامان یه چیزی گفت تو گرفتی زود!!!تاااازه نگران نباشیااااا من هرجا برم این وبمو ولش نمیکنم تا وقتی بازدید کننده ای مثل تو دارم کجا برم؟! "حالا من یه چی گفتم تو جدی نگیر!گفتم شاد شی!"خخخخخ


الهه ... کاغذ مچاله
ساعت21:53---2 آذر 1392
سلام عزیزم مرسی که اومدی واسم نظر گذاشتی .. ولی من همیشه با وب الهه...نمکدون بهت سر میزدم ولی خبری از شما و نظرات نبود همین دیشب لینکت رو حذف کردم از اون وبم...

شرمنده

یه مدت میری ولی میبینی کسی بهت محل نمیزاره ناامید میشی درسته؟؟؟؟
پاسخ:آره عزیزم بهت حق میردم.ببخشید آخه یه مدتی اصلا وقت نداشتم تا به لینکام سر بزنم


☂☆✘✪♫...خانوم بلا...♫✪✘☆☂
ساعت18:59---1 آذر 1392
اعتماد به نفست تو حلقم
پاسخ:هههههههههههههه


سامان جووون
ساعت15:40---29 آبان 1392
آخ خوش به حالشون!کاش ما هم از این دختر همسایه ها داشتیم!خدا نصیب کنه!!!شما نمیایین خونه بغلی مارو بخرین؟!عایاااا
پاسخ:نه!مگه بیکاریم؟!


m
ساعت13:50---27 آبان 1392
ممکنه مسخره به نظر بیاد ولی واقعا اتفاق میافته!می خوای صورت کسی رو که واقعا دوست داره ببینی؟اینو به 10 نفر بفرست بعد برو به ادرس http://amour-en-portrait.ca.cx/ (این یه بازی فرانسویه) صورت کسی که دوست داره ظاهر میشه خطر سوپریز شدن!(تقریبا 90%شبیه)من خواستم این بازیو دور بزنم مستقیما رفتم به اون ادرس گفت اینطوری نمیشه باید به10نفر بفرستیش نمیدونم چه طوری فهمید....امتحانش مجانیه

رامان
ساعت1:58---27 آبان 1392
یه وقت ازم ناراحت نشیا باور کن همش شوخی میکنم اگه میخوای دیگه شوخی نکنم چی میگی منتظر جوابتما؟
پاسخ:نه بابا!!!بی جنبه نیستم که!!!!


رامان
ساعت1:53---27 آبان 1392
ترسیدم فک کردم گفتی اگه یه بار دیگه بیای وبم ...


به هر حااااال من یکی از وبت بیرون نمیرم حتی با زورم !!منم گفته باشم!


اولا آقای اعتمادی سقف خونه آقای کاظمی رو رو سرش خراب کرده ها نه تو حلقش(حلق تو؟؟؟)


این از این


بعدش تا جایی که یادمه 100 بار بهم نگفتی خیلی بیشتر از اینها بوده!!!


اخه معمولا توی راه فقط مزاحم میشن نمیدونم چیت بشم!!بذار فک کنم اها چطوره بادیگاردت بشم اینجوری خوبه؟


دیگه نمیذارم کسی مزاحمت بشه


دسشو قط میکنم


بعدش هه ی اگه خدایی نکرده یه وقتی زبونم لااااال مزاحمت شدم تو رو خدا به داداشت نگی مزاحمت شدم بهش بگو فقط ازم شماره میخواست همین اینجوری حسابم که میرسه هیچ کلی هزینه بیمارستانم باید بدم وااای آخه میخوام این دفعه برم مخ پرستارانو بزنم


شاید اونا بهم شماره دادن هههههههههه !!!!



پاسخ:تو از پس مزاحم های من بر نمیایی که!!!هههههه
نه اصلاا راه نداره هر موقع مزاحم شدی من سریع به آقا داداشم میگم!حواستو جمع کن mr!
ایییییش آخه پرستار هم مخ زدن داره؟؟نه واقعا داره؟!

پاسخ:راستی من همیشه منتظر نظر های جالب و باحال و بی حالت هستم!!!!واسه چی بگم دیگه نیایی وبم!خوشحال هم میشم بیایی.اصلا وب خودته!!!:)


رامان در نقش پسر همسایه
ساعت1:51---22 آبان 1392
من همون پسر همسایتونم وایسا ببینم کجاش شانس دارم چن بار ازت خواستم بریم سینما نیومدی آبروم پیش دوستام رفت والا!!!!!

بعدش مگه تو نبودی همین چن وقت پیش به آبجیم گفته بودی شمارمو میخوای و اعتراف کرده بودی حاضری بمیری ولی ما همسایتون بمونیم !!!!!!!ههههههههه خو به خاطر من بوده دیگه!!!

عجب! بعضی دخترا مث اینکه

شانسشون از آسمون واسشون میباره

گیر مامیوفتن!!!

من منتظرم بیای بهم پیشنهاد بدیا امروز وقتی که از مدرسه بر میگردی من سر رات سبز میشم سعی کن مخمو بزنی دختره شانسی !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


پاسخ:آخی!اون اعتماد به سقف کاذبت تو حلقم !!!100 بار بهت گفتم توی راه مزاحمم نشو.ایندفعه سر راهم دیدمت به آغا داداشم میگم بیاد حسابتو برسه هااااا گفته باشم!


الهه... نمکدون
ساعت16:26---17 آبان 1392
منم از این پسر همسایه ها میخوام
بابا شوخی کردم همینی که داریم بزرگش کنیم ما رو بس


ناتاناییل عاشق
ساعت22:06---16 آبان 1392
خوشــــــــــــــــــــــــ بحال پسرهمسایتون واقعا....
خیلیییییییییییی عالی بوووووووووود


یاسمن
ساعت13:21---16 آبان 1392

...دیگر با دیوار حرف میزنم میدونی از شخصیتش خوشم اومده یه جورایی محکمه....ثابته...آرومه..... غلط نکنم..اونم از من خوشش اومده......



صادق لیدر
ساعت14:25---15 آبان 1392
خوش به حال تو که همین پسرهمسایه ای دارین!!!!!!!!خخخ!مکرر نشو دختر!

poria
ساعت11:09---15 آبان 1392

منم شما رو با افتخار لینکیدم


يسنا
ساعت9:25---15 آبان 1392
اگه پسرا نبودن کی مامانا رو دق می داد؟
.
.
اگه پسرا نبودن کی خونه رو می کرد باغ وحش؟
.
.
اگه پسرا نبودن تو دانشگاه استاد کیو ضایع می کرد؟
.


.
اگه پسرا نبودن دخترا به چی می خندیدن؟
.
.
اگه پسرا نبودن دخترا کیو سر کار می ذاشتن؟
.
.
اگه پسرا نبودن دخترا کیو تیغ می زدن؟
.
.
اگه پسرا نبودن کی تو کلاس می رفت گچ می یاورد؟
.
.
اگه پسرا نبودن کی آشغالا رو می ذاشت جلوی در؟
ههههههههههههههه....حالا دخترا يه كف و يه هورااااااااااااااا
موج مكزيكي
--------------------------------
مخسي دوسي كه سر زدي


يسنا
ساعت9:21---15 آبان 1392


يسنا
ساعت9:15---15 آبان 1392
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ..............ايوو وووووووووووووووووول عجب پست باحالي....
مخسيييييييييييييييييي: D: -))


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





♥ پنج شنبه 28 شهريور 1392 playful girl ♥



طراح : صـ♥ـدفــ